نگاهی به شرایط روانی کنکورها

کابوس سیاهی به نام کنکور

موفقیت به معنای این نیست که فرد حتما در کنکور قبول شود می تواند در هر شغلی باشد و موفق شود . باید در نظر داشت دانش اموزی که در کنکور قبول نمی شود اورا نباید تحقیر کرد و باید به او قوت قلب داد و او را برای سال بعد اماده کرد.

شب قبل کنکور برای من مثل شب اول قبر است انقدر اضطراب دارم که نیمی از اطلاعات از ذهنم بیرون می رود و فکر می کنم نمیتوانم  ادامه دهم . انگار دنیا برایم به اخر رسیده است . این تفسیر مینا از شب قبل از کنکور است

به گزارش شبکه خبری صداقت ، افرادی که کنکور را مانند شب اول قبر می دانند کم نیستند و اگر سری به حوزه های کنکور بزنیم شاهد از حال رفتن و اضطرابی که در میان کنکوری ها موج می زند خواهیم بود. مراقبان کنکور همیشه کنار خود اب قند دارند تا به کنکوری ها کمک کنند . اما این اضطراب فقط به شب قبل از کنکور و روز کنکور باز نمی گردد . بسیاری از خانواده هایی که فرزندانی کنکوری دارند ماهها در اضطراب و ناراحتی هستند و مانند یک ارتش در اماده باش به سر برند و همه به خط می شوند تا یک جوان کنکور دهد .

این اضطراب و ناراحتی گاه کار را به جایی میرساند که فرد خودکشی می کند . فراموش نکرده ایم حادثه تلخ اصفهان را که در ان دختری جوان بعد از اینکه در کنکور قبول نشد بالای برجی رفت و خودکشی کرد .

از این دست حوادث کم نیستند و هستند جوانانی که خودکشی می کنند و نجات پیدا می کنند.

چرا برای برخی از جوانان کنکور و ورود به دانشگاه یعنی رسیدن به همه ارزوها ؟

این سوال را عاطفه کشاورزی روانشناس اینطور پاسخ می دهد : این حس به دلیل رقابت شدیدی است که ما در میان جوانان به وجود اورده ایم . این مشکلات معمولا در میان خانواده هایی است که رقابت شدیدی بین فرزندان خود و فرزندان فامیل احساس می کنند و برای اینکه فرزندانشان را خیلی با هوش و موفق نشان دهند او را وادار می کنند خیلی سخت درس بخواند و احساس کند اگر کنکور قبول نشود باید خود را در زندگی حذف کند و به فردی بدبخت و مستاصل تبدیل شده است .این مسئله انچنان در ذهن دختر یا پسر جوان رسوخ می کندکه هیچ حرف دیگری را قبول نمی کند در صورتی که بوده اند جوانانی که به دانشگاه نرفته اند و بسیار هم موفق هستند .

 وی می گوید : خانواده ها نباید فرزندان خود را انقدر تحت فشار قرار دهند که نوجوان کنترل خود را از دست بدهد و به سمت نابود کردن زندگی خود برود .

متاسفانه فشار بر این نوجوانان بسیار بیشتر از حد توان انها است و زمانی که در دانشگاه قبول نمی شوند و یا در رشته ای که دوست دارند و دانشگاهی که میخواهند قبول نمی شوند احساس می کنند که دنیا برای انها به پایان رسیده است و باید خود را نابود کنند. اگر ما فرزند کنکوری خود را ازاد بگذاریم و اجازه دهیم که خودش درس بخواند و با ارامش برای کنکور برود احتمال موفقیت او را بسیار بالا برده ایم .

اضطراب برای فرزندان نیست برخی از پدران و مادران هم هستند که اگر فرزندشان در کنکور قبول نشود به او مثل یک فرد احمق نگاه می کنند " کلی خرجت کردم . کی میخواهی دست از این مفت خوری برداری حداقل کنکور قبول شو، ابروم رو نبری" این جملاتی است که پدر سعید به او می گوید و به خاطر اینکه پسر جوان در کنکور قبول نشده است را تحقیر می کند . سعید از صبح که بیدار می شود درس میخواند و کلاس کنکور می رود و تست می زند تا ساعت 2 بعد از نیمه شب . این برنامه  زندگی اش شده است و مادرش هم سعی می کند چیزی هایی را به خورد او بدهد که حافظه را تقویت می کند .

هیچ کس نمیداند  سعید چقدر سختی می کشد و به خواسته های او توجهی نمی شود .

سلیمان فرهادیان معلم سعید در مورد اتفاقی که برای دانش اموزان می افتد می گوید : بچه های پیش دانشگاهی خیلی سختی می کشند انها به شدت زیر فشار خانواده هستند و فکر می کنند باید در کنکور قبول شوند . البته این فشار بیشتر به خاطر فشاری است که خانواده بر انها وارد میکنند و بسیاری از مشکلاتی که انها دارند ناشی از مقایسه ای است که خانواده ها  انجام میدهند و انها را با بچه های دیگر انجام میدهند و انقدر این اتفاق تکرار می شود که نوجوان ان را باور می کند و همه چیز را در قبول شدن کنکور می داند .

در حالیکه اولا موفقیت به معنای این نیست که فرد حتما در کنکور قبول شود می تواند در هر شغلی باشد و موفق شود . دوم باید در نظر داشت دانش اموزی که در کنکور قبول نمی شود اورا نباید تحقیر کرد و باید به او قوت قلب داد و او را برای سال بعد اماده کرد. هر فردی ظرفیت های محدودی دارد و ظرفیت انسانها مثل هم نیست نباید انتظار داشت هر انچه فرزند نوجوان دیگری انجام میدهد حتما فرزند ما هم باید انجام دهد .چرا که ظرفیت های انها یکی نیست.

عاطفه کشاورزی هم همین نظر را دارد. او می گوید :کنکور دادن درست مثل شرکت در یک رقابت است و برای اینکه یک نوجوان در رقابتی برنده باشد باید شرایط لازم را داشته باشد . این شرایط فقط امادگی در درس و تست زدن نیست نوجوان باید امادگی روحی هم داشته باشد و باید به او اعتماد به نفس بدهیم که او فردی باهوش و موفق است و میتواند در زندگی فردی مفید باشد و میتواند در کنکور موفق باشد. ما باید به نوجوان بگویم اگر هم در کنکور قبول نشد به معنای ناکارامدی او نیست و میتواند باز هم در کنکور شرکت کند و موفق  شود و تنها اتافقی که افتاده است تاخیر در پیروزی است.

اما بعد از کنکور چه باید کرد؟عاطفه کشاورزی در این باره می گوید : اگر فرزند در کنکور قبول نشد  دنیا به پایان نرسیده است . نوجوانی که به خاطر این شکست دچار مشکل شده است قطعا باید مورد حمایت خانواده باشد خانواده ها برای اینکه روحیه از دست رفته او را دوباره بازگردانند حتما به مشاور مراجعه کنند و با روشی درست و صحیح فرزند خود را دوباره تشویق به تلاش کنند . کنکور فقط یک پله از زندگی است . ما باید به خواسته ها و علایق فرزندانمان توجه کنیم و او را به خاطر کنکور به سمت افسردگی نبریم . نشاط و امید به زندگی را از او نگیریم و باید به او یاد دهیم زندگی پستی و بلندی دارد و یک بار شکست پایان همه چیز در زندگی نیست .

خانواده ها توجه کنند نوجوان به دلیل شرایط سنی و تغییراتی  هرمونی که در او اتفاق می افتد بسیار شکننده است و باید مرتب به او امید داد و مراقبش بود . هیچ چیز را نباید در برابر او بسیار بزرگ و دست نیافتی کرد همانطور که نباید اتفاقات مهم را کوچک جلوه داد .